۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

علي! كجايي؟


3 آذر زادروز ِ استاد بزرگم علی شریعتی مبارکــــــــــــــــــــــــ

77 سال گذشت... !


بيا شب را روز كن ، علي! كجايي؟ بيا نجات بده «ما» را...

 

ميلادت بشارت آفتاب بود
و شكوه زيستن
بر بلنداي قامت "ارشاد"
ميلادت فرياد دادخواهي هابيل بود
و مژده حيات "انسان"
كه
در شبستان بي ستاره زئوس
حضور ستاره وار پرومته را
مشتلقاني مي طلبيد
ميلادت
زايش عشق بود و آگاهي
و تبسمي بر چهره انسان
طلوع خورشيدي اساطيري
در شب يلداي جهل 


۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

من با تو ام ای رفیق !

سیمین بهبهانی "ماه بانوی غزل ایران"


سرودن غزل  ده ها قرن قدمت داره
گفتن ه چنین شعری که هم مخاطب خاص و هم مخاطب غیر رو راضی نگه داره کاره بسیار سختیه...

سیمین بهبهانی به خاطر گفتن غزل های بینظیر به "نیمای غزل" شهرت داره
...راستی دوباره میسازمت وطن که داریوش اقبالی خونده - سال 59 توسط بهبهانی سروده شده.
شعرهای سیمین رو به خاطرِ جسارتش دوست دارم




من با توام
 من با تو ام ای رفیق ! با تو
همراه تو پیش می نهم گام
در شادی تو شریک هستم
بر جام می تو می زنم جام
من با تو ام ای رفیق ! با تو
 دیری ست که با تو عهد بستم
 همگام تو ام ،‌ بکش به راهم
 همپای تو ام ، بگیر دستم
پیوند گذشته های پر رنج
اینسان به توام نموده نزدیک
 هم بند تو بوده ام زمانی
 در یک قفس سیاه و تاریک
رنجی که تو برده ای ز غولان
 بر چهر من است نقش بسته
 زخمی که تو خورده ای ز دیوان
 بنگر که به قلب من نشسته
 تو یک نفری ... نه !‌ بیشماری
هر سو که نظر کنم ، تو هستی
یک جمع به هم گرفته پیوند
 یک جبههٔ سخت بی شکستی
زردی ؟ نه !‌ سفید ؟ نه !‌ سیه ، نه
بالاتری از نژاد و از رنگ
تو هر کسی و ز هر کجایی
من با تو ، تو با منی هماهنگ



زمانی احمدی نژاد روشنفکرِ ایرانی را بزغاله خوانده بود که سیمین بهبهانی در جوابش شعر بزغاله و میمون را سرود




احمدی نژاد د “… اينها شيطان پرستان مدرن اند ، برخي قيافه روشنفكري مي گيرند ، به اندازه يك بزغاله هم از دنيا فهم و ‏شعور ندارند.”‏


پاسخ بهبهاني به احمدي نژاد چنين بود:‏

شنيــدم باز هم گوهـر فشـــاندي
که روشنــفکر را بزغاله خواندي

ولي ايشــان ز خويشـانت نبـودند
در اين خط جمله را بيــجا نشـاندي ‏
سخـن گفـتــي ز عدل و داد و آنرا
به نان و آب مجــاني کشــاندي
از اين نَقلت که همچون نٌقل تر بود
هياهــو شد عجب توتــــي تکانــدي
سخن هايت ز حکمت دفــتري بود
چه کفتر ها از اين دفتر پراندي
وليــکن پول نفـت و سفره خلــــق
ز يادت رفت و زان پس لال ماندي
سخن از آسمان و ريسمان بود
دريـــغا حرفـي از جنــگل نراندي
چو از بزغاله کردي ياد اي کاش
سلامـي هم به ميــمون ميرساندي






 سلامتی براش آرزو دارم....

۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه

شاهین نجفی برای "همجنس" می خواند




همیشه سبک کارشو دوست داشتم و دارم
رپ میخونه اما   رپ ش رپ تلویزیون تپش نیست
شعر میگه اما نه شعری که دو روزه باشه و مصرف بشه


در سایت شاهین نجفی میخونم : یه کار دیگه هست که عاشقانس اما نه عشق میون یه دختر و پسر. بلکه عشق میون دو تا پسر. این کار از زبان یه همجنسگرا نوشته شده .




لینک دانلود آهنگ همجنس :   از سایت  RapFa  ||| از سایت موزیک باران ||| از سایت Bia2Rap




بد نیست بدونی :


> این آلبوم رو میتونی به صورت اورجینال و با 2000 تومان در هر جای ایران بخری...
خرید آلبوم سال خون در داخل ایران از این لینــــــک




> خارج نشینها از سایتهای Amazon  ** itunes ** cdbaby  بخرن




> اگه قصد خرید نداری از این سایتها میتونی دانلود کنی : برگ موزیک  ** Bia2Rap ** RapFa ** موزیک باران






بلاگ شخصی شاهین نجفی : http://www.sharrmusic.blogspot.com/
صفحه ی رسمی شاهین نجفی در فیسبوک  : ُShahin Najafi




۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

برای من، که میدونی ...؟!

به نام او


بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی، تا در نکشد جامی
گیر پیر مناجاتست، ور رند خرابتی
هر کس قلمی رفتست، بر وی به سرانجامی
فردا که خلایق را، دیوان جزا باشد
هر کس عملی دارد، من گوش به انعامی
ای بلبل اگر نالی، من با تو هم آوازم
تو عشق گلی داری، من عشق گلندامی



سلام
خوبی؟
منم خوبم !

چند روزی میرم مسافرت...
این دفعه تنها نیستم!
من و پویا 3 ماهی میشه همو میشناسیم و یه مدتیه رابطمون بیشتر از یه دوستی ساده و کمتر از عشق ه ...
که اگه دوستی دوستی بود اینقدر به هم وابسته نمیشدیم!
و اگه عشق بود سر بعضی مسایل کوتاه میومدیم و برا با هم بودن از هر چیزی میگذشتیم...
هنوز از "من" و "تو" بودن به <<ما>> شدن نرسیده ... 


دعام کن
برای رابطمون
برای من، که میدونی ...؟!


الهی
توفیقم ده که بیش از طلب همدردی همدردی کنم
 پیش از آنکه مرا بفهمند دیگران را درک کنم
 پیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارم
 زیرا در عطا کردن است که می ستائیم
و در بخشیدن است که بخشوده میشویم
و....
در مردن است که حیات ابدی می یابیم


۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

ایمان



و همه مردم شهر
 بانگ برداشته اند
كه چرا سیمان نیست
 و كسی فكر نكرد
كه چرا ایمان نیست...

حمید مصدق

۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

سنگ صبورم خداست


همین . . . !