۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

غبار از چهره می گیرم ،‌ شايد ...

Daram hes mikonam nur ro ke hamzade nafashame
baraye man sar aghazi be manaye sar anjame
az in khabe zemestuni shabihe ghonche pa misham
delam garme ke ba khorshid, dobare ham seda misham
omide aghaze in rahe rahayi noghteye akhar
haghighat dare pas eshgho bayad bavar konam bavar konam bavar
manam mesle parastuha ke bar migardan az sahra
man ayne miporsam masire roshanayi ha ro
ghobar az chehre migiram mikham ziba besham az now
ye alaam arezu daram baraye budan o mundan
dobare khundani mishe ketabe lahzehaye man
----
salam
SHAYAD chan mahi nabasham ()
mikham az inja beram be bahune emtehanaat!
negaran nasho! ...ye moddati nabasham bad nis
boos bb
p.n
blogam filter shod!!

۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه

زندگی بعد از اجرای یارانه ها


مریدی خوابی دید ناگوار. هراسان نزدشیخ آمد و گفت: یاشیخ، همی دیدم مردم گوشت ازهم برکنند و چون گرگان خورند.شیخ پریشان یقه برتن دريد و گفت:به گمانم زمان هدفمندكردن یارانه ها رسیده باشد.

۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم


سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولى دل به پائیز نسپرده ایم
چو گلدان خالى لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم
اگر دشنه دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گرده ایم
گواهى بخواهید، اینک گواه
همین زخم هایى که نشمرده ایم!
دلى سر بلند و سرى سر به زیر
از این دست عمرى به سر برده ایم

                                                                                  - قيصر امين پور

۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه

آن کار ِ دیگر...!

چه بسيار كسان كه هنگام شب براي نماز برميخيزند و از كار خود جز بيداري ثمري نميبرند ، و چه بسيار كسان كه روزه ميگيرند و از روزه خويش جز گرسنگي و تشنگي سودي نميبرند .
محمد پیام بر
 
 

خود را چو ز نسل نور می نامیدند
رفتند و به کوی دوست آرامیــدند


سیراب شدند زان که در اوج عطش
آن حادثـه را ، به شـوق آشامیــدند
                                  



> بعضی از مغازه دارا همزمان با این ایام تغییره کاربری دادن...!!
نمونش.. عطر فروشی رو دیدم که شکوفه ذرت بسته بندی میکنه و میفروشه
یا گل فروشی که چای گذاشته و منتظره مشتریه ! (خ بیستون رشت)

> دانای علی یکی از جاهایی که مردم ِ رشت دسته های عزاداری میرن اونجا و هر ساله خیلی شلوغ میشه  اما امسال دورش رو داربست پیجی کردن
(برای این که نظم دسته ها به هم نخوره؟ یا از ترس...؟ خ مطهری که یادته؟؟ لباس شخصی؟؟ اشکآور ؟؟؟)

> مغازه ها رو مامورا به زور میبستن که آقا دستور اومده!

 

> پسر دخترا فشن تر شدن !!
پسر خالم نمونش...ست ِ مشکی با کمربند سفید و شال حسینی !  البته این تا شبه تاسوعاس!!
برای عاشورا بوت و کاپشن نارنجی ... شامه قریبان، شبه دیگه باید دیده بشه یا نه ؟؟؟؟!!

> مامان ِ  داره  گریه میکنه توو سر و صورتش میزنه ... دخترش داره خرید میکنه میگه مامان کدوم رنگ بهتره!!

> شهرکی که 2 تا هیات داره و با هم درگیرن هر شب !
دوستم رفت به قولی عزاداری کنه ...مسئول اون یکی هیات اومد دنبالش و به زور بردش توو هیات خودش...!

وقتی شبا بر میگردن جلو هیات ِ رقیب! 4 ساعت با - آلات موسیقی سرو صدا ایجاد میکنن که کاره اونا مخل شههه..!

اون یکی ش شبیه ِ سینماس !
تکیه درست کردن - مداح و تشکیلات - برای اونایی که با اون یکی هیات حال نمیکنن
رشوه هم میدن ... نفری 4 پرس غذا...هه هه !

باز این که چیزی نیس...
دوربین گذاشتن داخله تکیه و برای خانمایی که حوصله پیاده روی و سینه زنی ندارن
با کیفیت HD و به صورت کاملا زنده مراسم رو پخش میکنن
و میتونن بشینن رو صندلی هایی که برای همین کار تدارک دیده شده و تخمه بشکنن !
(خنده بازاریه خلاصه)



    ... و  در آخر 

  در این شبها اگر باران چشمانت فرو ریخت  کویر ِ قلب ِ من را هم دعا کن

۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه

عزاداری ِ مردگان !






حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود ، اما افسوس كه به جای افكارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


 دیدم عده ای مرده ی متحرک را که بر یک زنده ی همیشه جاوید عزاداری می کنند .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند و بر حسینی می گریند که آزاده زیست.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

. آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *